Feeds:
نوشته
دیدگاه

Archive for اکتبر 2014

آبان 1393

نسرین ستوده به همراه چندی دیگر از همراهان سوم آبان ماه از محل تحصن خود روبروی کانون وکلا واقع در میدان آرژانتین، خیابان زاگرس به سمت وزارت کشور یعنی محلی که مردم برای اعتراض به اسیدپاشی و بی‌مسئولیتی مسئولین در مقابله با این امر درنظر گرفته بودند، می‌روند که با برخورد نیروهای به‌اصطلاح امنتی در اطراف میدان فاطمی روبرو می‌گردند.

برای کسب اطلاع ببینید:
گزارشی از تجمع سوم آبان در مبارزه با اسیدپاشی و تحصن مقابل کانون وکلا | بازداشت فعالین و حداقل در 30 زن در تهران

در این برخورد همراهان نسرین ستوده بازداشت و پس از تفتیش رها می‌گردند اما نسرین ستوده به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات منتقل می‌گردند. شرح این بازداشت را از زبان رضا خندان بخوانید:

«ماجرای یک بازداشت خودسرانه

دیروز مأموران به‌طورناگهانی جلو حرکت نسرین و دوستان همراهش را در یکی از فرعی‌های میدان فاطمی که درحال بازگشت به خانه بودند گرفته و از آنها کارت شناسایی می‌خواهند.

نسرین از ارائه‌ی کارت خودداری می‌کند. آنها پس از مدتی همه را با نگه‌داشتن مدارکشان موقتاً آزاد و نسرین را بدون ارائه‌ی حکم قضایی سوار یک دستگاه پژو که شیشه‌های کناری آن دودی و غیرقابل‌دید بود، کرده و به سمت چهارراه کالج حرکت می‌کنند.

در آنجا از او می خواهند سرش را در داخل ماشین پایین بیاورد که او خودداری می‌کند. از او می‌خواهند حداقل روسری خود را مقابل چشمانش بکشد که او باز هم زیر بار نمی رود. مأمور مربوطه با مرکز تماس می‌گیرد: » مرکز مرکز یک سوژه‌ی مؤنث داریم؛ باید یک مامور به آنجا اعزام شود».

اندکی بعد مأمور زنی درشت‌اندام کنار او می‌نشیند و با فشار دست به زور سر او را به سمت پایین فشار می‌دهد. با این وضع او را به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات واقع در خیابان برادران مظفر (نرسیده به چهاراه ولی‌عصر) می‌برند. در آنجا مأموری که او را آورده بود با گفتن «برو پایین کثافت» او را پیاده می‌کند.

مأموری که آنجا انتظار ورود او را می‌کشیده سعی می‌کند به او بگوید که مأموران او را نشناخته و اتفاقی بازداشت کرده‌اند. درحالیکه طبق گفته‌ی همراهان نسرین، مأموران بازداشت آنها را به اسم کوچک صدا می‌کردند و حتی به بعضی از آنها گفته بودند که خودش و خانم‌اش چقدر حکم دارند.

این ماجرا هم مانند 4 سال پیش که اطلاعاتی‌ها به‌عنوان مأمور پست به خانه‌ی ما ریختند، با یک دروغ آغاز می‌شود. نسرین مرتب به بازداشت غیرفانونی خود بارها اعتراض می‌کند. اولین و در واقع کلیدی‌ترین سؤال را در همان اول ماجرا می‌پرسند: «تحصن تا کی ادامه دارد؟»

تحصن نسرین ستوده و فعالین و همراهان مقابل کانون وکلای مرکز - 3 آبان 93| عکس: محمد نوریزاد

تحصن نسرین ستوده و فعالین و همراهان مقابل کانون وکلای مرکز – 3 آبان 93| عکس: محمد نوریزاد

حدود 6 ساعت تحت بازجویی بوده است. درمورد همه چی از او می‌پرسند. اسیدپاشی، لگام، وکالت و مسائل کانون و…

اسم این بازجویی گویا مذاکره بوده است. درحالیکه به او اجازه نمی دهند تماس گرفته و بگوید که سلامت است و کی بر می‌گردد. تلفن او را که از لحظه‌ی اول از دستش قاپیده‌بودند خاموش نمی کنند. گوشی تمام وقت روشن و در اختیار آنها بود. تنها صدایش را قطع کرده‌بودند. در آخر از او می‌خواهند که برود و خواسته‌هایش را لیست کند و برایشان ببرد و من مانده‌ام این همه کاغذ از کجا باید پیداکنیم برای فهرست کردن خواسته ها.

اگر بازداشت موقت او چند تا دلیل داشته‌باشد یکی از آنها مربوط به افتضاحی است که در ماجرای اسیدپاشی به صورت دختران جوان مان به بار آورده‌اند. بازداشت او می تواند بخشی از افکار عمومی را به سمت دیگری پرتاب کند. همچنان که اعدام ریحانه جباری.

پروژه بازداشت او بیشتر شبیه یک‌آدم ربایی بوده‌است تا یک بازداشت قانونی و قضایی. سالها پیش وقتی شخصی از مأموران بازداشت‌کننده حکم قضایی یا کارت شناسایی طلب می‌کرد، بیسیم نشان می‌دادند و یا اسلحه.

اما اکنون خود را موظف به نشان‌دادن بیسیم و اسلحه هم نمی‌بینند. درسته که حکم ندارند اما اضافه وزن که دارند. شخص را بلند کرده و داخل ماشین پرتاب می‌کنند و این پرتاب اسم‌اش هست قانون. قانون آئین دادرسی کیفری. قانون مجازات اسلامی، …، قانون اساسی.»
رضا خندان همسر نسرین ستوده – یکشنبه 4 آبان – 22:30

وبلاگ نامه به یک آزاده

——————————————————————————————————
از شما درخواست می‌شود در کمپین نامه ای به یک آزاده شرکت نمایید:
برای تأکید به همدلی‌ها و باهم بودن‌ها. برای تأکید به بودن در راهی که آزادگان در مسیرش هرچه می‌بایست انجام دادند…

Read Full Post »

آبان 1393

این روزهای ایران…

محرم… و عاشورا. خود عاشورا و در همین خود ایران…

«عصر روز شنبه از تهران حرکت کردم رسیدم به اصفهان تا از اصفهان نیز بگذرم و به شهری دیگر بروم.

می گویم: اگر حاکمان ما مختصری به فهم و خرد مزین بودند، هم استعفا می‌دادند و هم تلاش نمی‌کردند ماجرای اسیدپاشی را با عمده کردنِ سیاه‌کوبی و مراسم محرم ، و مرگ مهدوی کنی، و پرتاب چند خمپاره به خاک پاکستان، و اعدام ریحانه جباری به حاشیه برانند.

من نمی دانم چه اصرار جاهلانه‌ای در کار است که کربلای حیّ و حاضر ایران را رها می‌کنند و به دور دست‌های تاریخ می‌روند و یزید و شمر و خولی پیدا را ندیده می‌گیرند تا یزید و شمر و خولیِ ناپیدا را لعن و نفرین کنند.

بهانه برای بر سر و سینه زدن در کربلای ایران فراوان تر است.»
محمد نوریزاد – نیمه شب 3 آبان

شنبه سوم آبان 93 در ایران روزی بود که مردمی که مسئولین را درمبارزه‌ی قاطع با آنان که سلاح‌به‌دست به صورت انسانها اسید می‌پاشند، بی‌توجه یافتند برای دومین بار تصمیم به اعتراض به این اعمال غیرانسانی و غیرقانونی و البته به این بی‌مسئولیتی کردند.

پیش از این روز نیز مردم تجمعاتی را در اصفهان و تهران برگزار کرده‌اند که البته با برخورد و حضور نیروهایی که باید به اسیدپاشی پایان می‌دادند، پایان یافت!

والبته سوم آبان نیز برای مردم از سوی آنان که باید حافظ جان و امنیت مردم باشند پیامدی جز باتوم، گاز اشک‌آور و بازداشت نداشته‌است.

تجمع در اصفهان با خشونت نیروهای امنیتی و بازداشت مردم، و در تهران با جو پادگانی یگانهای ویژه و بازداشت مردم به‌خصوص زنان و فعالین روبرو می‌گردد.

برای مثال نسرین ستوده از بازداشتی‌های این روز است. که البته خود، این روزها در تحصنی مجزا که مکانش روبروی کانون وکلای مرکز است، روزگار را به ایستادگی می‌گذراند. پیش از رسیدگی به این موضوع بد نیست توصیف محمد نوریزاد که خود یکی از تحصن‌کنندگان مقابل کانون وکلاست را از این تحصن بخوانید:

«صبح ساعت ده، جلوی کانون وکلا. با عزیزانی چون نسرین ستوده، خانم پور فاضل(وکیل خانواده‌ی ستار بهشتی)، علیرضا جباری(عضو کانون نویسندگان و عضو لگام)، دکتر محمد ملکی، و دو عزیزی که از کردستان آمده بودند. و: عزیزانی دیگر.

در این عکس، من هنوز تن پوشم را به تن نکرده ام. اما پرچم سرخی که بر آن نوشته ام: جانم فدای ایران، در اهتزاز است.»
محمد نوریزاد – 3 آبان – ساعت 14:00

تحصن نسرین ستوده و فعالین و همراهان مقابل کانون وکلای مرکز - 3 آبان 93| عکس: محمد نوریزاد

تحصن نسرین ستوده و فعالین و همراهان مقابل کانون وکلای مرکز – 3 آبان 93| عکس: محمد نوریزاد

آنطور که ذکر شد نسرین ستوده این روز بازداشت گردیده‌اند. رضا خندان، همسر نسرین ستوده بازداشت وی را اینگونه خبر می‌دهند:

همچنین لطفاً برای اخبار مربوط به تحصن ایشان به پست «دومین روز تحصن کانون وکلا | بازداشت محمد نوریزاد» مراجعه نمایید.

« امروز پس از پایان ساعت تحصن در مقابل کانون وکلا نسرین به همراه دوستان و تنی‌چند از همکارانش جهت اعلام حمایت از زنان اسیدپاشی شده و اعتراض به عملکرد مسئولین، به روبروی وزارت کشور رفته بودند.

زمان برگشت همه‌ی آنها را بازداشت و پس از گرفتن عکس و مدارک شناسایی ساعاتی بعد همگی آزاد شده‌اند. اما نسرین را بدون داشتن حکم قضایی به‌طور خودسرانه بازداشت کرده‌اند.»
رضا خندان – شنبه 3 آبان – 15:00

رضا خندان درمورد دیگر افرادی که به‌همراه نسرین ستوده بازداشت شده‌اند می‌گویند:

«وکلای دادگستری خانم گیتی پورفاضل و آقای عباس جمالی، به‌همراه آقایان پیمان عارف و فرید روحانی جزو افرادی بودند که همراه نسرین بازداشت و پس از گرفتن عکس و مدارک شناسایی و در برخی موارد گرفتن تلفن جیبی، آنها را آزاد و نسرین همچنان در بازداشت است.»
رضا خندان – شنبه 3 آبان – 15:00

باوجودی که این عزیزان پس از مدت کوتاهی آزاد گردیده و نسرین ستوده نیز پس از چند ساعت آزاد می‌شوند اما آزادی دیگر مردمی که در این تجمع بازداشت شده‌اند تا این‌لحظه مورد اطلاع ما نیست. برای نمونه پیمان عارف از بازداشت 30 زن و انتقال آنان به بازداشتگاه وزرا خبر می‌دهند:

حدود 30 نفر از زنان معترض به اسیدپاشی‌های اخیر امروز در محدوده‌ی میدان فاطمی بازداشت شدند که حسب اطلاع در بازداشتگاه وزراء نگهداری می‌شوند!»
پیمان عارف – شنبه 3 آبان – 19:00

فرید روحانی نیز در شرح تجربه‌ی سوم آبان خود از جو امنیتی و همچنین نحوه‌ی بازداشتشان اینگونه خبر می‌دهند که:

«امروز همراه با خانم‌ها نسرین ستوده و گیتى پورفاضل، به‌همراه اقایان عباس جمالى، پیمان عارف و تعدادى از دوستان دیگر رفته بودیم جهت اعتراض به اسیدپاشى در مقابل وزارت کشور.

فضا بسیار امنیتى بود. در حین قدم‌زدن بودیم که دیدیم یکى از مأمورین با صدازدن پیمان عارف او را از ما جداکرد و سپس با یه برخورد بسیار زننده‌اى به بنده و خانم ستوده گفتن که کنار پیاده رو توقف نکنید!

به‌محض‌اینکه وارد یکى از فرعى‌هاى خیابان فاطمى شدیم مأمورینى که مدعى‌بودند از پلیس امنیت هستند، بدون نشان‌دادن کارت شناسایی و حکم بازداشت همگى را نگه‌داشته و با ضبط کارت شناسایی و گوشى‌هاى موبایل، مبادرت به گرفتن مشخصات فردى و شماره‌ی خط‌ها کردند.

بعد از مدتى تعداد مأموران بیشتر شد. همگى رو آزاد کردند. بنده را نیز پس از گرفتن عکس گفتند که می‌تونم برم. ولى متأسفانه خانم ستوده تاکنون در بازداشتى بسر می‌برند که هیچ حکمى به ایشان ارائه نشده و مأمورین مدعى بودند که از طریق دوربین‌هاى وزارت کشور رصد شدین و دستور داریم بازداشت تون کنیم! »
فرید روحانی – شنبه 3 آبان – 17:30

البته همانطور که در بالا ذکر شد نسرین ستوده پس از چند ساعت از بازداشت‌شان آزاد می‌گردند. رضا خندان آزادی ایشان را اینگونه خبر دادند:

«دوستان عزیز، نسرین الان تماس گرفت و گفت که آزاد شده و هم‌اکنون در راه خانه است. جزئیات این بازداشت خودسرانه را به اطلاع دوستان خواهم رساند.»
رضا خندان – شنبه 3 آبان – 19:30

تحصن نسرین ستوده و رضا خندان مقابل کانون وکلای مرکز - 3 آبان 93 - پیش از بازداشت چندساعته‌ی نسرین ستوده| عکس: رضا خندان

تحصن نسرین ستوده و رضا خندان مقابل کانون وکلای مرکز – 3 آبان 93 – پیش از بازداشت چندساعته‌ی نسرین ستوده| عکس: رضا خندان

همچنین باید گفت که پیمان عارف نیز که پیش از این برای ایستادگی مقابل حق تحصیل گرفته‌شده از وی بیش‌از قبل دست‌به‌کار شده‌است دوم آبان از ادامه‌ی ایستادگی خود و همچنین قدمگاه جدیدش یعنی روبروی وزارت علوم خبر داده‌اند:

«فردا(3آبان) ساعت 9 صبح جلوى كانون وكلاى مركز در كنار نسرين ستوده و محمد نوريزاد عزيز به تحصن خواهم‌ايستاد تا حقوق بنيادين بشر چون حق اشتغال، تحصيل و مالكيت اموال را براى دگرانديشانى چون خود فرياد برآوريم.

از صبح يكشنبه نيز رحل تحصن جلوى وزارت علوم خواهم افكند!»
پيمان عارف – شامگاه جمعه دوم آبان

برای کسب اطلاع از از آنچه ایشان فریاد برآورده‌است مطالعه نمایید:

نامه سرگشاده‌ی پیمان عارف به دکتر حسن روحانی: بازهم آسمان دانشگاه ستاره‌دار است!
ایستادگی به‌پای حق تحصیل | پیمان عارف: آقای بازجو! اکنون به تحصن در وزارت علوم و بلکه در “قدمگاهى” جلوى وزارت اطلاعات می‌اندیشم
پیمان عارف: از 30مهر مانند نسرین ستوده و محمد نوریزاد در پی حقوق بشری‌ام یکی از افراد تحصن مقابل کانون وکلا خواهم بود
مبارزه‌با اسیدپاشی| گزارش مشروح و تصویری از تجمع تهران و اصفهان و تحصن کانون وکلا | بازداشت محمد نوریزاد

وبلاگ نامه به یک آزاده

——————————————————————————————————
از شما درخواست می‌شود در کمپین نامه ای به یک آزاده شرکت نمایید:
برای تأکید به همدلی‌ها و باهم بودن‌ها. برای تأکید به بودن در راهی که آزادگان در مسیرش هرچه می‌بایست انجام دادند…

Read Full Post »

مهر 1393

پیمان عارف دومین روز تحصن(30مهر) مقابل کانون وکلای مرکز و اولین روزی را که به این تحصن پیوسته‌است را، و همچنین تجمع اعتراضی مقابل مجلس را که در اعتراض به اسیدپاشی و عدم رسیدگی کافی به آن صورت گرفته است را اینگونه شرح می‌کنند:

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:پیمان عارف

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:پیمان عارف

«روز اول تحصن برای حقوق بنیادین:

ساعت 9 صبح رسیدم جلوی کانون وکلای مرکز. جای پارک نیافتم تا مجبور شوم اول گاندی پارک کنم.

تا برگشتم جلوی کانون، نسرین ستوده و رضا خندان هم رسیدند. پلاکارد نسرین آماده بود اما من با شلختگی کاغذ از سمتی باید میافتم و ماژیک از دیگر سوی!
با خط ناخوشم روی آ4 و بعد آ3 ای نوشتم «حق تحصیل؛ حق دگراندیشان» (education right, dissent right)

اول صبح بود و هنوز از نیروهای امنیتی خبری نبود. رضا رفت و ساعتی بعد محمد نوریزاد با تن‌پوش و پرچم «جانم فدای ایران»اش سررسید.

وکلا و اعضای جامعه‌ی حقوقدانان یک‌یک و با تعجب از جلومان رد می‌شدند و عمدتاً نسرین و نوریزاد و بعضاً بنده را می‌شناختند. سلام و علیکی و درودی و بدرودی و آفرینی می‌گفتند و راهشان می‌کشیدند تا مبادا دردسری پیش‌شان آید!

مسعود شفیعی وکیل سه امریکایی متهم به جاسوسی در سال 88 ساعتی بعد به ما پیوست. اسماعیل مفتی‌زاده این دلیرمرد کرد و البته استاد علیرضا جباری.
دراویش گنابادی آمدند و اعلام حمایت دراویش دکتر تابنده را پیام آوردند.

ساعت 11 برای پیوستن به تجمع فعالان حقوق زنان در اعتراض به اسیدپاشی در اصفهان راهی بهارستان شدیم. خیلی ها بودند؛ از پروفایل فعالان جوان فیسبوکی تا نرگس محمدی و نوشین احمدی خراسانی!

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:پیمان عارف

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:پیمان عارف

مأمور اطلاعاتی یکباره به نوریزاد حمله‌کرد و با او گلاویز شد تا گوشی‌اش بستاند که با مقاومت او و همراهان مواجه شد.

نوریزاد عزیز این مرد خستگی‌ناپذیر دموکراسی‌خواه و حر جنبش سبز اما رهایش نساخت و تا ستاندن گوشی تلفن همراهش به دنبال مأمور قوی‌پنجه رفت تا یکباره در صندلی عقب خودروی کلانتری نشانده شده، و جلب شده، ظاهر شد و بردندش تا نمی‌دانم کی که آزاد شود.

تجمع تمام شد اما پرچم «جانم فدای ایران» نوریزاد دستم مانده بود. به واسطه قراری کاری تعجیل داشتم. پرچم به دوستی سپردم تا به کلانتری بهارستان رود و به صاحبش برساند.

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:پیمان عارف

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:پیمان عارف

با نسرین ستوده و زنانی همگی از جنس حق‌خواهی به خیابان زاگرس برگشتیم و راهی «زندگی روزمره» شدیم!»
پیمان عارف – 30مهر – 14:15

و اما دو تجمع دیگر امروز در اعتراض به اسیدپاشی که این روزهای ایران را فراگرفته‌است برگزار گردید. یکی آنطور که در بالا ذکر شد در تهران مقابل مجلس در خیابان بهارستان و دیگری در اصفهان مقابل دادگستری.

تجمع اصفهان:

در اصفهان به گزارش کانون زنان و رادیو فردا تجمع مقابل دادگستری اصفهان از ساعت 10 الی 12ظهر درحضور نیروهای انتظامی و حضور جشمگیر مردم از هر قشر جامعه، پیر و جوان، چادری مانتویی، دانشجو و کارگر برگزار گردید. در این تجمع شعارهایی مانند «امر به معروب با اسید نمی‌خوایم»، «نیروی انتظامی خجالت خجالت»، «نیروی انتظامی چشمهای خواهرم کو»، «ما امنیت نداریم، ما امنیت نداریم»، «روحانی ما امنیت نداریم، ما امنیت نداریم»، «ایرانی داعشی اعدام باید گردد»، «این سکوت، حمایت از داعش است»،«زاینده‌رود خشک شده، اسیدپاشی مد شده» و «ای کم‌تر از داعشی، اسید به ما می‌پاشی» توسط مردم سرداده‌شد.

یکی از شهروندان اصفهانی به رادیو فردا گفته است که تعداد تجمع‌کنندگان این شهر را چندصد نفر تخمین می‌زند و در ادامه گفت که نیروی انتظامی «با باتوم» به ضرب و شتم تجمع‌کنندگان اقدام کرده و همچنین با گاز اشک‌آور به معترضان حمله کرده‌است. وی افزود که «مردم تصمیم گرفته‌اند روز شنبه در تمام مقاطع تحصیلی دختران به نشانه اعتراض سر کلاس‌ها نروند.»

تجمع اعتراضی در اصفهان مقابل دادگستری اصفهان- 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس: سایت کانون زنان

تجمع اعتراضی در اصفهان مقابل دادگستری اصفهان- 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس: سایت کانون زنان

تجمع تهران:

تجمعی دیگر نیز با حضور فعالین حقوق زن و دیگر مردم همراه مقابل مجلس برگزارگردید. در این تجمع شعارهایی مانند «امنیت ،امنیت. ای مجلس خجالت خجالت»، «حق زن از امنیت: اسید پاشی، جنایت»، «قوانین ضد زن ملغی باید گردد»، «ننگ ماست ننگ ماست، مجلس شورای ما» توسط مردم سرداده‌‍شد.

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:سایت کانون زنان

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:سایت کانون زنان

همچنین مردم نوشته‌هایی را باخود همراه دارند که می‌توان برای نمونه به متن برخی از آنها اشاره کرد: «صورت من کجاست؟» ، «اخلاق!»، «زن در خطر شده‌است.»، «اسید ممنوع»، «جامعه مردسالاری، قوانین مردسالار»، «خشونت علیه زنان»، «نه به اسید»، «جنگ با بدن زنان را متوقف کنید» ، «عاملین اسیدپاشی سریعا باید شناسایی و دستگیر شوند»، «جلو اسید پاشان را بگیرید»، «جنگ با بدن زنان»، «صورت من کجاست – WHERE IS MY FACE!?»، «بدن من حق است بازیچه شما نیست»، «زنان جامعه نگران هستند و دلواپس»، «چه کسی امنیت مرا تضمین می‌کند؟»، «اصفهان داعش نمی‌خواهد،اسید پاشی را متوقف کنید»،

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:سایت کانون زنان

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:سایت کانون زنان

باوجود اینکه صدای مردم بسیار بلند است و بی‌شک نمایندگان که امروز در صحن علنی مجلس جلسه دارند شعارها و به‌خصوص شعارهایی که خطاب به نمایندگان مجلس فریاد می‌شد به‌گوش نمایندگان داخل مجلس رسیده‌است اما هیچیک از نمایندگان در میان مردم حضور نیافتند.

یکی شعارهایی که نمایندگان مجلس را خطاب قرار می‌دادند عبارت‌بودند از: «قانون گذار حمایتو اسید پاشی جنایت» و برای نمونه یکی از مردم نوشته‌ای را بالا برده‌است خطاب به یکی از نمایندگان مجلس: «آقای مطهری! عکس‌های زنان قربانی اسید را در مجلس پخش کنید.»

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:سایت کانون زنان

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:سایت کانون زنان

همچنین باید اشاره کرد که در این تجمع مرد و زن در کنار هم بودند. برای نمونه پسر جوانی که خود را دانشجو معرفی می‌کند می‌گوید: «اعتراض به اسید پاشی را نباید جنسیتی نگاه کرد. من هم یک انسانم و به اندازه‌ی زنان از این واقعه رنج می‌کشم. اعتراض به این حادثه دلخراش و خشونت عریان، زن و مرد نمی‌شناسد و همه با هم باید به اسیدپاشی اعتراض کنیم»»

در این تجمع همینطور برخی از قربانیان اسیدپاشی درگذشته نیز مانند معصومه عطایی، سمیه و دختر خردسالش نیز حضور داشتند.

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:عالیه مطلب‌زاده

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:عالیه مطلب‌زاده

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:عالیه مطلب‌زاده

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:عالیه مطلب‌زاده

پس از ساعت 12 نیروهای انتظامی مردم را به متفرق‌شدن می‌خوانند. پیمان عارف در مصاحبه‌ای که با رادیورفردا داشته است شرح می‌دهد که برآوردش از تجمع‌کنندگان حدود 200 نفر بوده و پس از حرکت تجمع‌کنندگان به سمت پایین میدان بهارستان برخورد نیروی انتظامی با آنها نیز شروع شده‌است و عابران در خیابان‌های اطراف نیز از این تجمع اعلام حمایت می‌کنند اما نیروی انتظامی اجازه پیوستن مردم به جمعیت را نمی‌دهد.

دیگر عکسها از این تجمع:

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:عالیه مطلب‌زاده

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:عالیه مطلب‌زاده

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:عالیه مطلب‌زاده

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:عالیه مطلب‌زاده

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:عالیه مطلب‌زاده

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:عالیه مطلب‌زاده

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:عالیه مطلب‌زاده

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:عالیه مطلب‌زاده

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:عالیه مطلب‌زاده

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:عالیه مطلب‌زاده

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس - 30 مهر 1393 - اعتراض به اسیدپاشی - عکس:سایت کانون زنان

تجمع اعتراضی خیابان بهارستان مقابل مجلس – 30 مهر 1393 – اعتراض به اسیدپاشی – عکس:سایت کانون زنان

برای تکمیل اطلاعات لطفاً به پست‌های زیر مراجعه نمایید:

پیمان عارف: از 30مهر مانند نسرین ستوده و محمد نوریزاد در پی حقوق بشری‌ام یکی از افراد تحصن مقابل کانون وکلا خواهم بود

ایستادگی به‌پای حق تحصیل | پیمان عارف: آقای بازجو! اکنون به تحصن در وزارت علوم و بلکه در “قدمگاهى” جلوى وزارت اطلاعات می‌اندیشم
گزارشی از اولین روز تحصن نسرین ستوده مقابل کانون وکلا | حضور جمعی از فعالین و مأمورین انتظامی + گزارش تصویری
ادامه‌ی یک ایستادگی | نسرین ستوده:سال هاست دگراَندیشان را از حق حیات، تحصیل و کار محروم می‌کنند. از 29 مهر 93 تحصن خواهم کرد
نامه سرگشاده‌ی پیمان عارف به دکتر حسن روحانی: بازهم آسمان دانشگاه ستاره‌دار است!

وبلاگ نامه به یک آزاده

——————————————————————————————————
از شما درخواست می‌شود در کمپین نامه ای به یک آزاده شرکت نمایید:
برای تأکید به همدلی‌ها و باهم بودن‌ها. برای تأکید به بودن در راهی که آزادگان در مسیرش هرچه می‌بایست انجام دادند…

Read Full Post »

مهر 1393

اندک اندک جمع مستان می‌رسد…

پیمان عارف از 30 مهر به تحصن نسرین ستوده مقابل کانون وکلا واقع در میدان آرژانتین خیابان زاگرس خواهد پیوست. تحصنی که از 29 مهرماه طی بیانیه‌ای از سوی نسرین ستوده پایه‌گذاری شد. در همان روز محمد نوریزاد اعلام کرد که به این تحصن خواهد پیوست. و زمزمه‌هایی که از احتمال پیوستن پیمان عارف به این تحصن به گوش می‌رسید نیز اینک طی متنی که ایشان منتشرکرده‌اند حاکی از حقیقت‌بودن زمزمه‌ها دارد:

«حق حیات و تمامیت جسمانى مهمترین حق انسان است که انسان بماهو انسان از آن متمتع است.

حق حیات در کنار 29bحق بنیادین دیگر، سامان‌بخش منشور حقوق بشر است.

پس از منشور میثاقین -شامل میثاق حقوق سیاسى مدنى و میثاق حقوق اجتماعى اقتصادى فرهنگى- مهمترین اسناد بالادستى هستند که حقوق بنیادین آدمى را دربرمی‌گیرد!

حق مالکیت(بر اموال) که درمورد محمد نوریزاد نقض شده؛ حق اشتغال که در مورد نسرین ستوده نقض شده و حق تحصیل که در مورد این حقیر نقض شده است؛ همگى جزو حقوق بنیادین بشر هستند که نقض آنها نقض صریح میثاقین است؛ میثاقینى که دولت ایران در سالهاى 1956 و 1964 میلادى بدانها پیوسته و نتیجتاً جزو قوانین داخلى ایران به شمار می‌آیند!

بدین‌سان نقض حق تحصیل شهروندان نقض صریح ماده 17 میثاق حقوق‌اجتماعى‌اقتصادى‌فرهنگى است و در حکم تقض قوانین داخلى ایران!

حال‌که محمد نوریزاد حق انسانى‌اش را می‌طلبد و در کنار نسرین ستوده‌اى مى‌ایستد که حق بشرى را طلبیده است؛ نشاید منى نیز که حق بشرىِ حق تحصیلم می‌خواهم، در کنارشان نباشم!

بدین روى فردا(30مهر) ساعت 9 صبح جلوى کانون وکلا بدیشان خواهم پیوست تا کانونى که یادگار مصدقِ بزرگ و بزرگترین سازمان مردم نهاد ایران است، قدمگاه حقوق‌بشرطلبان بوده باشد.

از هفته‌ی آینده نیز چه بسا رختِ قدمگاه خویش به وزارت علوم و با وزارت اطلاعات بیفکنم.»
پیمان عارف – 29 مهر 93 – 20:30

برای تکمیل اطلاعات لطفاً به پست‌های زیر مراجعه نمایید:

ایستادگی به‌پای حق تحصیل | پیمان عارف: آقای بازجو! اکنون به تحصن در وزارت علوم و بلکه در “قدمگاهى” جلوى وزارت اطلاعات می‌اندیشم
گزارشی از اولین روز تحصن نسرین ستوده مقابل کانون وکلا | حضور جمعی از فعالین و مأمورین انتظامی + گزارش تصویری
ادامه‌ی یک ایستادگی | نسرین ستوده:سال هاست دگراَندیشان را از حق حیات، تحصیل و کار محروم می‌کنند. از 29 مهر 93 تحصن خواهم کرد
نامه سرگشاده‌ی پیمان عارف به دکتر حسن روحانی: بازهم آسمان دانشگاه ستاره‌دار است!

وبلاگ نامه به یک آزاده

——————————————————————————————————
از شما درخواست می‌شود در کمپین نامه ای به یک آزاده شرکت نمایید:
برای تأکید به همدلی‌ها و باهم بودن‌ها. برای تأکید به بودن در راهی که آزادگان در مسیرش هرچه می‌بایست انجام دادند…

Read Full Post »

مهر 1393

غلامرضا خسروی سوادجانی - پیمان عارف

غلامرضا خسروی سوادجانی – پیمان عارف


خیابان روزی قدمگاه بود…

خیابان را امروز آزادگانی قدمگاه خویش کرده‌اند…

و خیابانها قدمگاه خواهدشد…

آزاده در پسینِ قدم‌هایش بسی‌راه‌ها پیموده‌ و راه‌های پیش رو را نیز خواهدپیمود…

پیمان عارف دانشجوی ستاره‌دار پیشین و پسین انتخابات 1392 است. ایشان پیش از این در نامه‌ای به حسن روحانی، حقوق ازدست رفته‌ی خویش و آسمان همواره‌ستاره‌دار دانشگاه را یادآوری کرده و شرایط خود را شرح نموده‌اند.

مطالعه کنید: «نامه سرگشاده‌ی پیمان عارف به دکتر حسن روحانی: بازهم آسمان دانشگاه ستاره‌دار است!»

حال او، ستاره‌ای دنباله‌دار بردوش، هم‌او که محمد نوریزاد او را جوان پاک‌تر از پاک می‌خواند راهی جز قدمگاه‌کردن خیابانهای دیار خویش نیافته‌است:

«آقاى بازجو سلام؛

بیش از دو ماه هست که با لجاجت جلوى ثبت‌نام دکترى‌ام را گرفته‌اى. اعتراض کردم و لایحه اعتراضى‌ام را تسلیم گزینش نمودم و گزینش نیز به کمیسیون شما منعکسش نمود.

ناجوانمردانه بولتن‌سازى دروغین از مطالب و مصاحبه‌هایم در حمایت از دکتر فرجى‌دانا نمودى تا نظر کمیسیون‌تان را علیه‌ام جلب‌کنى!

راههاى قانونى براى اعاده حقم را رفته‌ام. وقتى عکس دوستان و همکلاسیانم را می‌بینم که از جلسه‌ی دفاع تز شان می‌گذارند این ظلم فاحش و بین‌ات برایم بسى ثقیل مى‌آید!

اکنون به تحصن در وزارت علوم و بلکه در «قدمگاهى» جلوى وزارت اطلاعات می‌اندیشم!

گفتم که در جریان باشى!»
پیمان عارفی 29 مهر – 10 صبح

پیمان عارف

پیمان عارف

در آخر یادآوری می‌کنیم که محمد نوریزاد نیز با اشاره به آنکه پیمان عارف شاید به تحصن نسرین ستوده و همراهانش مقابل کانون وکلای مرکز(میدان آرژانتین خ زاگرس) که از 29 مهر آغازگردیده‌است بپیوندند، نوشته‌اند:

«یک وقت دیدید جناب پیمان عارف، این جوان پاک تر از پاک نیز به ما پیوست. امروز برایم نوشت: در اعتراض به بن بستی که برادران در ادامه ی تحصیلش – در مقطع دکتری – پدید آورده اند، یا جلوی وزارت علوم، یا جلوی وزارت اطلاعات، یا در کنار من و خانم ستوده قدمگاهی خواهد آراست.»

که کامل آن را در این پست مطالعه نمایید: «گزارشی از اولین روز تحصن نسرین ستوده مقابل کانون وکلا | حضور جمعی از فعالین و مأمورین انتظامی + گزارش تصویری»

همچنین دررابطه با تحصن نسرین ستوده مقابل کانون وکلای مرکز، لطفاً ملاحظه نمایید: «ادامه‌ی یک ایستادگی | نسرین ستوده:سال هاست دگراَندیشان را از حق حیات، تحصیل و کار محروم می‌کنند. از 29 مهر 93 تحصن خواهم کرد»

وبلاگ نامه به یک آزاده

——————————————————————————————————
از شما درخواست می‌شود در کمپین نامه ای به یک آزاده شرکت نمایید:
برای تأکید به همدلی‌ها و باهم بودن‌ها. برای تأکید به بودن در راهی که آزادگان در مسیرش هرچه می‌بایست انجام دادند…

Read Full Post »

مهر 1393


پس از آتکه دادگاه به‌شکلی حیرت‌آور حکم به محرمیت نسرین ستوده از حرفه‌ی وکالت به مدت 3سال داد نسرین ستوده تصمیم گرفت که در ایستادگی مقابل این بی‌قانونی‌ها به‌پاخیزد.

برای کسب اطلاع مطالعه فرمایید: «ادامه‌ی یک ایستادگی | نسرین ستوده:سال هاست دگراَندیشان را از حق حیات، تحصیل و کار محروم می‌کنند. از 29 مهر 93 تحصن خواهم کرد»

ایشان طی بیانیه‌ای به موارد اعتراض خویش اشاره کرده و اعلام کردند که از صبح سه‌شنبه 29 مهر 93 مقابل کانون وکلای مرکز (که واقع است در میدان آرژانتین – خ زاگرس) تحصن خواهند کرد.

رضا خندان، همسر نسرین ستوده از برگزاری اولین روز این تحصن اینگونه خبر می‌دهند که:

«تحصن نسرین در اعتراض به رأی دادگاه انتظامی وکلا و محرومیت او از وکالت، صبح امروز (29 مهر) در مقابل کانون وکلای مرکز با شعار حق کار، حق دگراندیشان – Work Right, Dissent Rights با همراهی گروهی از فعالان سیاسی و مدنی و البته در حضور مأموران انتظامی
و امنیتی آغاز شد.

این تحصن تا تحقق خواسته‌ها ادامه خواهدداشت.»
رضا خندان – 29 مهر – 18:30

«Nasrin Sotoudeh takes sanctuary in front of «Iran Bar Association»

Nasrin started to take sanctuary in front of «Iran Bar Association» today morning, with the slogan: «work right, dissenters› right.»
she protests against Professional Court of Lawyers› verdict, which deprived her of attorneyship.
some civil and political activists accompanied her, of course, in the presence of police and security forces.
she continues the sanctuary till her wants to be accomplished.
»
Reza Khandan – 21 October, 2014 – 18:30

همچنین به گزارش فنداریسون بین‌المللی جامعه‌های حقوق‌بشر نیروهای امنیتی پس از چند ساعت این حرکت اعتراضی را به هم زدند. نیروهای امنیتی همچنین دوربین یکی از عکاسان خبرگزاری فرانسه را ضبط کرده و پس از پاک‌‍کردن عکس‌های تحصن به او بازگرداندند.

نسرین ستوده و فعالین مقابل کانون وکلای مرکز - 29 مهر 93 | عکس: رضا خندان

نسرین ستوده و فعالین مقابل کانون وکلای مرکز – 29 مهر 93 | عکس: رضا خندان

همچنین محمد نوریزاد که گفته‌است در این راه نسرین ستوده را همراهی خواهد کرد و یکی از شرکت‌کنندگان در این تحصن بوده‌اند، در اینباره اینگونه بیان می‌کنند که:

«قدمگاه جدید من: کانون وکلا

من از چهارشنبه به خانم نسرین ستوده خواهم پیوست و قدمگاهم را از انتهای خیابان پاستور به ابتدای خیابان زاگرس در میدان آرژانتین – کانون وکلا – منتقل خواهم‌کرد.

نسرین ستوده‌ای که من امروز دیدم، کوه‌تر از کوه بود در استواری.

او را شیر زنی یافتم که تا به حقش نرسد، دست از اعتراض برنخواهدکشید. به پاس پایداریِ این بانوی پاک نهاد، با او همراه خواهم‌شد که:

هر کجای این سر زمینِ مُلّازده قدمگاه معترضان است. یک وقت دیدید جناب پیمان‌عارف، این جوان پاک تر از پاک نیز به ما پیوست. امروز برایم نوشت: در اعتراض به بن بستی که برادران در ادامه ی تحصیلش (در مقطع دکتری) پدید آورده اند، یا جلوی وزارت علوم، یا جلوی وزارت اطلاعات، یا در کنار من و خانم ستوده قدمگاهی خواهدآراست.»
محمد نوری زاد – 29 مهر12:30ظهر – تهران

نسرین ستوده و فعالین مقابل کانون وکلای مرکز - 29 مهر  | عکس: محمد نوریزاد93

نسرین ستوده و فعالین مقابل کانون وکلای مرکز – 29 مهر | عکس: محمد نوریزاد93

همچنین محمد نوریزاد صبح امروز نیز به شرح مکالمه‌ی خود با خانم نسرین ستوده پرداخته‌اند که 27 مهرماه صورت‌پذیرفته‌است:

«اندک اندک جمع مستان می رسند!

خانم نسرین ستوده احتمالاً از امروز سه شنبه(29مهر) در اعتراض به لغو پروانه ی وکالتش به تحصن می‌نشیند. دو روز پیش بود که برای من نوشت:

آقای نوری زاد عزیز، سلام.

امیدوارم حال تان خوب باشد. احتمالاً از حکم دادگاه کانون وکلا خبر دارید. سه سال محرومیت از وکالت! که در طول حیات کانون وکلا بی‌سابقه بوده است. احیاناً از روز دوشنبه یا سه شنبه تحصن را شروع کنم. همکار شدیم. بابت همه چیز خسته نباشید. خبرهای مربوط به شروع تحصن را رضا روی فیسبوک‌اش خواهدگذاشت. خواهش می‌‍کنم به دوستان دیگر در لگام نیز بفرمایید.

ارادت و احترام: نسرین ستوده

Mohammad Maleki Nasrin Sotoude 29 mehr 93 - 2

و من در پاسخ نوشتم:

سلام بانوی خوب.

من همین امروز یکشنبه خبردار شدم. با اطمینان می‌گویم: با کمی پایداری حتما به نتیجه خواهید رسید. ما را در کنار خود بدانید. ذره‌ای کوتاه نیایید. نامه‌ی آقای خشایار دیهیمی به رییس قوه‌ی قضاییه نشان می‌دهد که بر پوسته‌ی ترسِ نخبگان ما ترک افتاده و این بسیار نیکو و پر برکت است.

سپاس که خبرم کردید.

نسرین ستوده و فعالین مقابل کانون وکلای مرکز - 29 مهر  | عکس: محمد نوریزاد93

نسرین ستوده و فعالین مقابل کانون وکلای مرکز – 29 مهر | عکس: محمد نوریزاد93

خانم ستوده در پاسخ نوشت:

ممنون از لطف تان و دلگرمی‌تان.

من هم مثل شما مطمئن‌ام با پايداری به نتيجه مي‌رسم. خدا شما را حفظ كند كه به جاي توصيه به احتياط و… اطمينان می‌دهيد.

دست‌كم اين است كه كانون بی‌شرافت بايد جواب بی‌شرافتی‌هايی را كه پشت پرده دارد، بدهد. از اين بابت خوشحال نيستم ولی ناگزير است.

با ارادت و سپاس: نسرين ستوده

و من نوشتم:

مرا در جریان بگذارید. ساعت و مکان. کی و کجا؟ این کار بزرگ شما باید به عالی‌ترین وجه ممکن رسانه‌ای شود. اسم من و شما – چه بخواهیم و نخواهیم – مولود همین فضای رسانه‌ای است. که همین فضا، هم برای ما ایمنی ایجاد کرده و می‌کند و هم خواسته‌های ما را ممکن می‌سازد.

ارادت مرا پذیرا باشید بانوی فهیم. با احترام

و بانوی فهیم نوشت:

آقای نوری زاد عزيز و گرامی، شروع تحصن‌ام از روز سه شنبه ساعت 9 صبح و در جلوی كانون وكلا : ميدان آرژانتين – ابتدای خيابان زاگرس پلاک 3 است.

من قصد اعتراض به حكم صادره را ندارم. چون كانون وكلا خود بايد پاسخگوی عمل‌اش باشد. بنابراين فقط از طريق تحصن اعتراضم را اعلام می‌كنم. با فرمايش شما درخصوص رسانه‌ها كاملا موافق‌ام.

خدا حفظ تان كند. با ارادت فراوان: نسرين ستوده

نسرین ستوده و فعالین مقابل کانون وکلای مرکز - 29 مهر 93  عکس: محمد نوریزاد

نسرین ستوده و فعالین مقابل کانون وکلای مرکز – 29 مهر 93 عکس: محمد نوریزاد

می گویم: اطلاعات و سپاه و همه‌ی هیمنه‌ی نظام مقدس، کمترین چشم زخمی به این بانو نخواهند زد. چرا؟ چون اکنون نسرین ستوده یک چهره‌ی بین‌المللی است. چهره‌ای که اگر در داخل نادیده‌اش بگیرند، در بیرون از مرزها و در تشکل های مدنیِ جهان و در تک‌تک دستگاه‌های حقوقی و بین‌المللی دیده خواهدشد و دست به گلوی کسانی خواهد برد که هنوز از پس گوهر عشقی، این پیر بانویِ بی‌نشان و پوست و استخوان و بر سرِ گورِ پسر نشسته بر نیامده‌اند.»
محمد نوری زاد – 29مهر – 7صبح

پست مرتبط:
ایستادگی به‌پای حق تحصیل | پیمان عارف: آقای بازجو! اکنون به تحصن در وزارت علوم و بلکه در “قدمگاهى” جلوى وزارت اطلاعات می‌اندیشم

وبلاگ نامه به یک آزاده

——————————————————————————————————
از شما درخواست می‌شود در کمپین نامه ای به یک آزاده شرکت نمایید:
برای تأکید به همدلی‌ها و باهم بودن‌ها. برای تأکید به بودن در راهی که آزادگان در مسیرش هرچه می‌بایست انجام دادند…

Read Full Post »

مهر 1393


آنطور که پیش از این در پست «گزارشی از یک ایستادگی: نسرین ستوده» اطلاع‌رسانی گردید به‌دنبال برگزاری جلسات متعدد محاکمه‌ی نسرین ستوده که آخرین جلسه‌ی آن یکشنبه 2 شهریور 93 در دادگاه انتظامی وکلا برگزار شد، شنبه(8 شهریور) رأی این دادگاه رسماً اینگونه ابلاغ گردیده‌بود که:

تعلیق موقت خانم نسرین ستوده به‌نظر دادگاه انتظامی کانون وکلا موضوعیت نداشته، رد می‌شود.

و بنابراین خانم نسرین ستوده می‌توانستند به حرفه‌خود یعنی وکالت ادامه دهند.

نسرین ستوده و همراهان / عکس:صبح یکشنبه 19 آبان 92 مقابل کانون وکلا - عکاس: خانم عالیه مطلب زاده

نسرین ستوده و همراهان / عکس:صبح یکشنبه 19 آبان 92 مقابل کانون وکلا – عکاس: خانم عالیه مطلب زاده

اما گویا این پایان راه نبود و ظلم دست به کار گردیده‌است. چراکه 26 مهر ماه در کمال ناباوری اعلام می‌گردد که به حکم آن دادگاه نسرین ستوده به‌مدت 3سال از حرفه‌ی وکالت محروم گردیده است. رضا خندان دراین‌باره گفته است:

«ننگین‌ترین رأی تاریخ 100 ساله‌ی کانون‌های وکلای کشور توسط شعبه‌ی دوم دادگاه انتظامی وکلا به ریاست آقای ماجد وثوقی(وکیل پایه یک دادگستری) و دو تن از دادیاران این شعبه که آنان نیز وکیل دادگستری هستند، در خصوص رسیدگی به درخواست دادسرای اوین مبنی بر محرومیت نسرین از وکالت، امروز شنبه 26 مهر ماه 93 ابلاغ و در آن با درخواست این دادسرا مبنی بر محرومیت نسرین از وکالت به مدت 3 سال به‌طرز حیرت‌انگیزی موافقت شده‌است.

پیش‌تر آقای ماجد وثوقی(رییس شعبه صادر کننده ی این حکم) برای بدنام نشدن خود در رابطه با صدور احتمالی چنین حکمی که ظاهراً قبل از محاکمه تصمیم خود را برای محرومیت گرفته بود، به نسرین گفته بود که بهتر است شما خودتان پروانه‌تان را تحویل‌بدهید و کار وکالت را فعلاً ترک کنید چرا که ما تحت‌فشار هستیم.

متأسفانه به‌دلیل ردصلاحیت گسترده‌ی وکلای مستقل در انتخابات اخیر افرادی در رأس کانون وکلای مرکز نفوذ کرده و شرایطی را در هیأت‌مدیره به‌وجود آوردند که منجربه صدور چنین حکمی شده است. به‌نظرمی‌رسد همزمانی نامه‌ی اخیر آقای علی نجفی توانا رییس کانون وکلا خطاب به رییس قوه قضاییه با زمان صدور این حکم و درخواست عفو و بخشودگی وکلای زندانی و انتشار گسترده‌ی آن، برای خنثی‌کردن اثرات منفی این حکم عجیب بوده‌است.

صدور چنین حکمی برای وکلایی که زندانی سیاسی بوده و یا هستند نه پیش از انقلاب و نه پس از انقلاب بی‌سابقه است. حتی وکلایی بوده‌اند که 10 سال حبس (به دلایل سیاسی) کشیده‌اند اما دادگاه انتظامی پیش از این آنان را تبرئه کرده و آنان بلافاصله پس از آزادی به حرفه‌ی خود یعنی وکالت برگشته‌اند.

با استناد به این حکم از این به بعد تمام وکلا مانند آقایان سلطانی، سیف زاده، اسماعیل زاده، وکلای دراویش گنابادی و دهها وکیل دیگر که محکومیت‌های سیاسی دارند، پس از آزادی از زندان امکان ادامه کار وکالت را از دست خواهند داد. و این حکم متأسفانه همانند لکه‌ی ننگی بر پیشانی کانون وکلای تحت مدیریت هیات مدیره‌ی فعلی خواهدماند.»
رضا خندان همسر نسرین ستوده – 26 مهر93

خانواده‌ی نسرین ستوده و رضا خندان: مهراوه و نیما فرزندان خانواده - پس از آزادی نسرین ستوده

خانواده‌ی نسرین ستوده و رضا خندان: مهراوه و نیما فرزندان خانواده – پس از آزادی نسرین ستوده

و آنجا که شرافت و انسانیت را هدف تیر ترس و ظلم قرارمی‌دهند آزادگان ساکت نخواهند نشست…

اینک که مسئولین این حرفه نظاره‌گرند و اما آزادگان نمی‌توانند بخوابند، نسرین ستوده به ایستادگی قدم برداشته‌است:

رضا خندان از سوی همسرشان نسرین ستوده اینگونه اعلام می‌کنند که:

«در اعتراض به رأی دادگاه انتظامی وکلا و محروم‌کردن دگراندیشان از «حق کار» نسرین از فردا مقابل کانون وکلای مرکز تحصن می‌کند.

باتوجه به اینکه هنوز فرصتی برای او فراهم نشده‌است که صفحه‌ای را در فیسبوک راه‌اندازی و اداره‌کند، از من خواست بیانیه‌اش را در اینجا منتشر کنم:

متن بیانیه نسرین ستوده:

هموطنان و فعالان حقوق بشر

اینجانب، نسرین ستوده، وکیل دادگستری که توسط شعبه دوم دادگاه انتظامی وکلا به سه سال محرومیت از وکالت محکوم شده ام، از صبح روز سه‌شنبه مورخ 93/7/29 در جلوی کانون وکلای دادگستری متحصن خواهم شد.

دلایل تحصن من به شرح زیر است:

1- سال هاست حکومت ایران، دگراندیشان را از حق حیات، تحصیل و کار محروم می‌کند. من به این محرومیت‌ها معترض‌ام.

2- وضعیت اسف‌بار کانون وکلا به نحوی‌است که اکنون عناصر تندروی داخل حکومت، تمامیت جامعه‌ی وکالت را هدف گرفته‌اند و با تدوین لایحه‌ی جامع وکالت که بدون دخالت وکلای مستقل تهیه و تدوین شده است، قصددارند طومار کانون وکلا را برای همیشه در هم بپیچند. من به این اقدامات معترض‌ام.

3- دادگاه‌ها حق انتخاب وکیل را از متهمان دگراندیش سلب کرده‌اند. روزگاری توصیه می‌کردند وکلای حقوق‌بشری را انتخاب نکنید و گاه نام می‌بردند. اکنون نقض حقوق متهمان چندان آشکار است که ناگهان شخص ناشناسی در دادگاه حضور می‌یابد و قاضی به متهم اظهار می‌دارد: «این شخص وکیل توست».

این در حالی است که وکلای برجسته‌ای مانند آقایان: عبدالفتاح سلطانی، محمد سیف زاده، وکلای دراویش گنابادی و… به حبس‌های طولانی‌مدت محکوم شده‌اند. من به این نحوه‌ی وکالت معترض‌ام.

4- رأی صادره از شعبه‌ی دوم دادگاه انتظامی وکلا مبنی‌بر محکومیت اینجانب به سه سال محرومیت از وکالت، تحت فشارهای وزارت اطلاعات و دادستانی صادر شده است. من به این حکم معترض‌ام.

من از خانه‌ی خودم به دادگاه انتظامی قضات اعتراض نمی‌دهم. بلکه برای اعلام اعتراض به سوء مدیریت کانون و قضات غیرمستقل و محرومیت از کار و نادیده‌گرفتن حق دگراَندیشان در انتخاب وکیل و تلاش برای محو کامل استقلال کانون وکلا از ساعت 9 صبح روز سه شنبه مورخ 1393/7/29 در جلوی کانون وکلاء دادگستری مرکز، تحصن خواهم کرد.

به امید استقلال دستگاه قضا و وکالت
نسرین ستوده
»
رضا خندان – دوشنبه 29 مهر – 23:30

وبلاگ نامه به یک آزاده

——————————————————————————————————
از شما درخواست می‌شود در کمپین نامه ای به یک آزاده شرکت نمایید:
برای تأکید به همدلی‌ها و باهم بودن‌ها. برای تأکید به بودن در راهی که آزادگان در مسیرش هرچه می‌بایست انجام دادند…

Read Full Post »

مهر 1393

جرمش عقیده‌اش بود…

و عقیده‌اش بند نه، آزادگی…

در این دیار بود و بر سر دارش بردند…

صحبت از محسن امیراصلانی زنجانی است. رضا خندان از دیداری که او و چندی دیگر از عزیزان ایران مانند جعفر پناهی، ژیلا بنی‌یعقوب، نسرین ستوده، نرگس محمدی و… با همسر و فرزند و مادر و پدر محسن امیراصلانی زنجانی داشته‌اند می‌گوید:

دیدار جمعی از عزیزان مانند جعفر پناهی، ژیلا بنی‌یعقوب، نسرین ستوده، نرگس محمدی و... با همسر و فرزند و مادر و پدر محسن امیراصلانی زنجانی/اواخر مهر93

دیدار جمعی از عزیزان مانند جعفر پناهی، ژیلا بنی‌یعقوب، نسرین ستوده، نرگس محمدی و… با همسر و فرزند و مادر و پدر محسن امیراصلانی زنجانی/اواخر مهر93

«در طول مدتی که در خانه‌ی پدری محسن امیراصلانی، جوانی که اولین بار حکم اعدام‌اش را از دست صلواتی _یکی از سه قاضی زندانیان سیاسی-عقیدتی_ دریافت کرده بود، نشسته بودیم، حواسم عمدتاُ به کودک خردسال او بود که در سه سالگی پدرش را از او گرفتند.

آخرین ملاقاتی که به آنها می‌دهند خانواده از مسئولین زندان اجازه می‌خواهند تا این کودک در آغوش پدر عکسی به یادگار داشته باشد تا خاطره‌ای باشد از پدر در بزرگسالی؛ که مخالفت می شود.

روزی همه ی ما باید در برابر این کودکان پاسخگو باشیم. چه آنهایی که می کشند و چه ماهایی که سکوت می کنیم.»
رضا خندان – یکشنبه 27 مهر – 23:30

درمورد محسن امیراصلانی و بهانه‌ی بازداشت و اعدام وی فرشته قاضی اینگونه می‌نویسد:

«محسن امیراصلانی بامداد روز چهارشنبه 2 مهر، در زندان رجایی‌شهر اعدام شد.

او اردیبهشت 85 به اتفاق همسر و چند تن از شاگردانش بازداشت شده بود؛ هرچند همسر و شاگردانش آزاد شدند اما او طی 9 سال گذشته به اتهامات متعددی از بدعت در دین، ادعای ارتباط با امام زمان، توهین به حضرت یونس تا تجاوز به عنف و… متهم شده بود؛ اتهاماتی که به گفته‌ی پدرش در مجموع اتهام مفسدفی‌الارض را برای او به دنبال داشت و در نهایت هم با همین اتهام به دار آویخته شد. همسرش هم می گوید که در نهایت با اتهام تجاوز به عنف و بدعت در دین همسرش را اعدام کردند.

حکم اعدام محسن امیراصلانی دو بار، به گفته‌ی خانواده‌اش، در دیوان عالی کشور نقض شد اما در نهایت برای بار سوم حکم اعدام صادر و بامداد روز دوم مهر هم اجرا شد……»

وبلاگ نامه به یک آزاده

——————————————————————————————————
از شما درخواست می‌شود در کمپین نامه ای به یک آزاده شرکت نمایید:
برای تأکید به همدلی‌ها و باهم بودن‌ها. برای تأکید به بودن در راهی که آزادگان در مسیرش هرچه می‌بایست انجام دادند…

Read Full Post »

مهر 1393


ستاره‌های دنباله‌دار…

بدون حاشیه نظر شما را جلب می‌کنیم به نامه‌ای که پیمان عارف در این رابطه به حسن روحانی نوشته‌اند:

خدمت ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران؛ جناب آقای دکتر حسن روحانی

با سلام و عرض ادب؛

بنده جزو فعالان سیاسی-دانشجویی بودم که در سال 92 علیرغم تمامی تردیدهایی که از انتخابات مناقشه انگیز سال 88 نشات میگرفت؛ نهایتا در انتخابات شرکت نموده و به شما رای دادم.

از جمله دلایل مشارکت سیاسی بنده در انتخابات هم 88 و هم 92 حل شدن و یا لااقل کاهش مصائب جامعه دانشگاهی و توقف پروژه سرکوب دانشگاه ذیل عنوان انقلاب فرهنگی دوم بود که در دولت محمود احمدی نژاد آغازیده بود و نهاد آکادمی در ایران را تا سرحد نابودی پیش برد!

آری به شما رای دادم تا دیگر استاد اخراجی و دانشجوی ستاره دار و رد گزینشی نداشته باشیم.

به شما رای دادم تا دیگر فضای دانشگاهها پادگانی نباشد و نهادهای امنیتی از رویکرد امنیتی و تخاصم سالار نسبت به دانشگاه دست بردارند؛ دانشجو را سوژه پرونده سازی ها و محروم از تحصیل سازی ها و روانه زندان نمودن های خویش قرار ندهند!

و شما وعده داده بودید که دیگر دانشجوی ستاره دار نخواهیم داشت و کسی بخاطر فعالیت سیاسی و دانشجویی محروم از تحصیل نخواهد شد.

بدین سان به شما رای دادم و دادیم تا شما رییس جمهور شدید و کابینه خویش تشکیل دادید؛ وزیر اطلاعات خویش برگزیدید و برایش رای اعتماد گرفتید و انصافا وزیر اطلاعاتی نیز برگزیدید که سوابق همه نشان از اعتدال در رفتار و منطق و عقلانیت در کردار داشت و انتخاب تان امیدها بر دلهای فسرده و سرکوب شده مان نشاند و امیدوار شدیم که دیگر وزارت اطلاعات کسی را به خاطر یک سیاسی رهسپار زندان و پرونده سازی نخواهد کرد؛ دانشجویی را ستاره دار ننموده با زندگی و جوانی اش بازی نخواهد کرد و بالاخره آزادیهای آکادمیک را به رسمیت خواهد شناخت.

دکتر میلی منفرد را به مجلس معرفی نمودید تا امیدمان به اصلاح فضای امنیتی و یخ زده دانشگاه بیشتر شود ؛ به او رای اعتماد ندادند تا دکتر جعفر توفیقی را معرفی کنید. دکتر توفیقی کمیته ای برای حل فوری مشکل دانشجویان ستاره دار تشکیل داد؛ درخواستی را تسلیم اش کردم در رابطه با قبولی ام در دکترای سال 91 دانشگاه تهران با استفاده از سهمیه استعداد درخشان که نهایتا کاشف به عمل آمد که اساسا دانشگاه تهران و رییس وقتش بنده را به سازمان سنجش معرفی ننموده و در همان دانشگاه تهران باصطلاح ذبح شرعی مان نموده اند!

با خود اندیشیدم که چه باک ؛ دوباره کنکور دکتری میدهم و با چراغ خاموش هم کنکور میدهم تا بلکه حساسیت برادران گمنام و پرده نشین برنینگیزم.

بدین سان چند ماهی وقت گذاشتم؛ اسفند ماه کنکور نیمه متمرکز دکترای علوم سیاسی دادم و اردیبهشت ماه با رتبه ای خوب در مرحله اول پذیرفته شدم تا برای مصاحبه علمی در مرحله دوم به پنج دانشگاه تهران،تربیت مدرس، علامه طباطبایی، خوارزمی و شهید بهشتی دعوت شوم.

از اردیبهشت تا تیر در مصاحبه ها شرکت کردم و در تقریبا تمامی مصاحبه ها نیز نمره ای کمتر از 85 از 100 نگرفتم!

روز موعود اعلام نتایج در 25 مرداد فرا رسید؛ با اطمینان از قبولی ام به سایت سازمان سنجش مراجعه کردم و در کمال ناباوری با «مردود به دلیل نقص پرونده؛ مراجعه به طبقه دوم سازمان سنجش» مواجه گردیدم!

نتیجه‌ی کنکور پیمان عارف در سایت سنجش / مردود به دلیل نقص پرونده؛ مراجعه به طبقه دوم سازمان سنجش

نتیجه‌ی کنکور پیمان عارف در سایت سنجش / مردود به دلیل نقص پرونده؛ مراجعه به طبقه دوم سازمان سنجش

طبقه دوم سازمان سنجش اما جایی آشنا برایم بود: هیئت گزینش استاد و دانشجو به ریاست دکتر مرتضی نوربخش!

جایی که شش سال از ابتدای 85 تا انتهای 90 پله هایش را بالا و پایین رفته بودم تا بالاخره از تعداد ستاره هایم یکی کاسته شود و اجازه دفاع مشروط به اخذ تعهد از پایان نامه فوق لیسانس ام را پیدا کنم.

با مراجعه به هیئت گزینش متوجه شدم که قبول قطعی دانشگاه تربیت مدرس هستم و به واسطه نامه ایکه معاونت «تعیین صلاحیت» وزارت اطلاعات طی همان روز به هیئت گزینش ارسال داشته است به استناد بند 3 آیین نامه گزینش که درباره «معاندان با نظام» است؛ از تحصیل محروم گردیده ام و دوباره ستاره ها بر دوشم بنشسته!

به نظر هیئت گزینش لایحه اعتراضی نوشتم و تسلیم شان کردم ؛ به وزیر اطلاعات نامه نوشتم و معنای معاند و محارب را یادآور شدم ؛ به مجلس رفتم و اعضای کمیسیون آموزش عالی را دیدم ؛ به وزارت علوم رفتم و نامه اعتراض به این تصمیم تسلیم سرپرست و معاونین محترم نمودم و البته همگی – از دکتر توفیقی تا دکتر میلی منفرد تا اخوی محترم ناب دکتر فریدون- مرقوم فرمودند که «جناب نوربخش مشکل را بررسی و حل و گزارش دهید»

هیئت گزینش به تاریخ دهم شهریور طی مکاتبه ای با معاونت تعیین صلاحیت وزارت اطلاعات ضمن انعکاس لایحه اعتراضی بنده ، با ارائه نظر خود مبنی بر بلامانع بودن ادامه تحصیل بنده خواهان تجدیدنظر وزارت اطلاعات در نظرش گردید.

در این فاصله استیضاح دکتر رضا فرجی دانا نیز اتفاق میفتد و بنده نیز در حمایت از ایشان مصاحبه و نوشتارهایی منتشر میسازم که ظاهرا به مذاق جناب کارشناس گمنام خوش نمی آید و پرونده سازی و بولتن سازی دوباره شروع میشود!

نامه اعتراض به کمیسیون 6 نفره تعیین صلاحیت وزارت اطلاعات ارجاع میگردد و آنجا عضو غیر دائم کمیسیون یعنی همان آقای بازجوی خودم با تهیه بولتنی از مصاحبه ایکه در حمایت از دکتر رضا فرجی دانا امجام داده بودم به شیوه ای مطلقا غیراخلاقی با نسبت دادن سخنان مهمان دیگر آن مصاحبه -که خود یکی از فعالان برجسته و خوشنام و سابق دانشجویی است که سالیانی است به محنت همین تنگ نظری ها رحل اقامت در خارج از کشور گزیده و طبعا مواضع تندتری از بنده میتواند داشته باشد- به بنده موفق میشود تا نظر و رای دو عضو دیگر کمیسیون را نیز جلب نماید و رای گیری با نتیجه 3-3 پایان پذیرد؛

در پی آن جناب آقای دکتر علوی وزیر محترم اطلاعات با ارجاع نامه بنده بدیشان از سوی یکی از نمایندگان فرهیخته و شجاع مجلس دستور صریحی مبنی بر حل مشکل و تایید صلاحیت و اجازه تحصیل ام صادر میکنند که متاسفانه هیچگاه تاکنون توسط معاونت تعیین صلاحیتها مورد توجه و اهتمام قرار نمیگیرد و آن معاونت به سبب همان رای گیری برآمده از بولتن سازی جناب بازجو دیگر نه امکان پاسخ مثبت به استعلام گزینش را میابد و نه پاسخ منفی!

وضعیتی که تا به امروز نیز ادامه دارد و وزارت اطلاعات پس از 40 روز کماکان از پاسخ به استعلام گزینش خودداری نموده و می نماید.

این در حالیست که طبق مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی هیئت گزینش در صورتیکه وزارت اطلاعات تا مدت یک ماه از پاسخ به استعلام خودداری کند قانونا امکان و اجازه این را دارد که راسا تصمیم مقتضی بگیرد و بر اساس تصمیم خود اقدام نماید که متاسفانه هیئت گزینش علیرغم این امکان قانونی به واسطه واهمه از عواقب چنین اقدامی از سوی وزارت اطلاعات از این امکان چشم پوشیده و امر را به پاسخی از اطلاعات احاله میدهد که معلوم نیست فردا بیاید یا تا پایان ریاست جمهوری شما نیز نیاید!

و در این میان آنچه میرود گذر عمر و جوانی بنده است و آنچه می ماند تداوم رفتارهای مغایر اصل 30 قانون اساسی از جانب وزارت اطلاعات در دولت شماست.

دولتی که قرار بود نسیم اعتدال و عقلانیتش نه تنها سپهر سیاست خارجی را در هم نوردد ؛ بلکه حض و هوده اش در سیاست داخلی نیز لمس گردد تا از جمله دیگر آسمان دانشگاه ایرانی ستاره دار و منقش به نقش ستم و ظلم نباشد؛

ولی جناب آقای رییس جمهور متاسفانه آسمان دانشگاه ایرانی هنوز و در دولت شما هم ستاره دار است و غمگین!

شما وعده نشاط به جامعه و دانشگاه دادید؛

شما همین هفته و در دانشگاه تهران فرمودید که پیگیر وعده هاتان به دانشگاهیان و مطالبات ایشان هستید؛

شما در برابر وعده هاتان به مردم مسئولید!

آقای رییس جمهور!

میدانم وزیدن نسیم اعتدال و عقلانیت به وزارت اطلاعاتی که 8 سال و بویژه 4 سال به برخوردهای چکشی و دید امنیتی به عالم و آدم خو گرفته کار راحتی نیست؛ اما از شما میخواهم به این مهم اهتمام ورزید و نخست محروم از تحصیل نمودن به دلایل سیاسی را یکبار برای همیشه از فضای دانشگاه برچینید.

با احترام و امتنان: پیمان عارف / 20 مهرماه 1393

وبلاگ نامه به یک آزاده

——————————————————————————————————
از شما درخواست می‌شود در کمپین نامه ای به یک آزاده شرکت نمایید:
برای تأکید به همدلی‌ها و باهم بودن‌ها. برای تأکید به بودن در راهی که آزادگان در مسیرش هرچه می‌بایست انجام دادند…

Read Full Post »